دسترسی سریع
در کنفرانس جهانی توسعهدهندگان اپل (WWDC) در سال ۲۰۲۵، این شرکت اعلام کرد که سیستم نامگذاری نسخههای سیستمعامل خود را از حالت عددی (مثل watchOS 12) به سالانه تغییر میدهد. به همین دلیل، من دو هفته گذشته را با نسخه بتای عمومی watchOS 26 گذراندم. تغییر در نامگذاری، ظریف اما کاربردی است؛ دقیقاً مثل ارتقاهایی که این نرمافزار جدید برای اپل واچ به ارمغان آورده است.
همراه ورزشی هوش مصنوعی (AI-powered Workout Buddy) اطلاعات تناسب اندام شما را بهتر درک میکند و یک ژست حرکتی جدید به ساعت یک قابلیت بامزه اما واقعاً کاربردی اضافه کرده است. سایر بهبودها، از جمله پاسخهای هوشمند بهتر و طراحی جدید «Liquid Glass»، همه با هم باعث شدهاند که ساعت هم ظاهر بهتری داشته باشد و هم عملکرد آن کمی روانتر شود. این بهروزرسانی مانند نسخههای OS 26 دیگر، تغییر انقلابی نیست، اما موفق شده یک ساعت عالی را کمی بهتر کند.
تمام سیستمعاملهای اپل در سال جاری از طراحی «Liquid Glass» بهرهمند شدهاند و watchOS 26 هم از این قاعده مستثنی نیست. البته این تغییر در اپل واچ کمتر از آیفون یا آیپد به چشم میآید. این طراحی را بیشتر در دکمههای نیمهشفاف و حرکتهای روان هنگام وارد کردن رمز عبور یا باز کردن «کنترل سنتر» (Control Center) مشاهده میکنید. آیکونها انگار در قطرههای کوچک آب غوطهور شدهاند که بسیار زیباست. این جلوه را در واچفیس «Photos» هم میبینید، بهخصوص اگر رنگ «glass» را برای نمایش زمان انتخاب کنید.
«اسمارت استک» (Smart Stack) حالا درخشش محوی پیدا کرده و آیکونهای برنامهها نیز کمی شفافتر از قبل شدهاند. این تأثیر ظریف، ظاهر ساعت را به زیبایی با آیفون یکپارچه میکند. مانند تمام بهروزرسانیهای طراحی، «Liquid Glass» به من حس استفاده از یک ساعت جدید را داد، البته مثل هر چیز جدیدی، جذابیت آن بعد از یکی دو هفته از بین رفت.
اپل در نسخه جدید، ظاهر برنامه تمرین را نیز تغییر داده است. حالا آیکونهایی در چهار گوشه صفحه قرار گرفتهاند که دسترسی به تنظیمات نمایش دادهها، پخش موسیقی، تعیین اهداف و تنظیمات «Buddy» را آسانتر میکنند. یکی از بهترین قابلیتهای جدید در بخش موسیقی است که در حال حاضر فقط در اپل موزیک کار میکند.
با ضربه زدن روی آیکون موسیقی، میتوان گزینه پخش خودکار را فعال کرد. سپس دو گزینه پیش رو است: «انتخاب شده برای شما» (Picked for you) یا «انتخاب رسانه» (Choose media). گزینه اول، موسیقیهایی را بر اساس نوع تمرین و سلیقه کاربر انتخاب میکند. برای کسی که با هر بار دست بردن به گوشی، از تمرکز اصلی منحرف میشود، این قابلیت بسیار ارزشمند است، چرا که به جای او تصمیم میگیرد و مانع از پرت شدن حواسش میشود.
در حین دویدن، موسیقیهایی شاد با ریتم هماهنگ با دویدن پخش شد که شامل آهنگهای آشنا و جدیدی بود که دقیقاً با سلیقه فرد هماهنگ بودند. البته، این قابلیت در نسخه بتای عمومی همیشه درست کار نمیکرد؛ گاهی موسیقی پخش نمیشد و گاهی هم صدای «Workout Buddy» قطع میشد. اما با توجه به اینکه این نسخه آزمایشی است، امید است که در نسخه نهایی همه مشکلات برطرف شوند، زیرا وقتی درست کار میکرد، واقعاً فوقالعاده بود.
«Workout Buddy» احتمالاً بزرگترین نوآوری مبتنی بر هوش مصنوعی در watchOS 26 است. این ویژگی با استفاده از دادههای تاریخی و لحظهای که ساعت جمعآوری میکند، بینشهای دقیقی از عملکرد کاربر در طول تمرین ارائه میدهد. این قابلیت برای پیادهروی، دویدن، دوچرخهسواری و سایر تمرینات مناسب است، اما نیاز به هدفون و یک آیفون سازگار با Apple Intelligence دارد که نزدیک ساعت باشد. این وابستگی به گوشی، برای کسی که از حمل وسایل اضافه در حین دویدن متنفر است، کمی عجیب بود؛ اما با تهیه هدفونهای سبک و یک کیف کمری، امکان استفاده از آن فراهم شد.
در حال حاضر سه صدای مختلف برای انتخاب وجود دارد: یک صدای زنانه شاد، یک صدای مردانه با لهجه بریتانیایی و یک صدای زنانه دیگر با صدای بمتر. این صداها بر اساس دادههای صوتی مربیان Fitness+ ساخته شدهاند و حس واقعی بودن را به خوبی منتقل میکنند. در ابتدای هر تمرین، یک گفتگوی انگیزشی کوتاه به همراه آمارهای اخیر ارائه میشود که در آن به روز هفته، موقعیت مکانی و دادههای تناسب اندام اشاره میشود. برای مثال: «عالی که صبح چهارشنبه در آلبوکرکی زدی بیرون. این هفته تا حالا سه بار تمرین پیادهروی داشتی. بیا قدم برداریم!»
بسته به نوع تمرین، کاربر میتواند برای معیارهایی مانند ریتم، ضربان قلب، سرعت، مسافت و زمان، محدودههای هدفی تعیین کند. در طول تمرین، هوش مصنوعی به او اطلاع میدهد که در محدوده مورد نظر قرار دارد، از آن پایینتر یا بالاتر. در اولین تجربه، کاربر نمیدانست که باید «Buddy» و معیارهای هدف را در برنامه فعال کند، به همین دلیل دویدن او کاملاً تنها بود. اما بعد از تنظیمات لازم، در دویدن بعدی، هوش مصنوعی بهروزرسانیهایی درباره ریتم و ضربان قلب ارائه داد و رسیدن به نقاط عطف را اطلاعرسانی کرد.
در پایان تمرین، هوش مصنوعی با یک انیمیشن کوتاه، خلاصهای از عملکرد را آماده میکند. این گزارش شامل دادههایی مانند سرعت، مسافت، میانگین و اوج ضربان قلب و پیشرفت در حلقههای فعالیت (Activity Rings) است. همچنین، به مقایسهها یا نقاط عطف مهم اشاره میکند. برای مثال، پس از یک پیادهروی طولانی، به کاربر گفته شد که بیشترین کالری را در یک پیادهروی سوزانده است، یا پس از چند روز، به او اعلام شد که این هفته مجموعاً ده مایل پیادهروی کرده است. گزارش با جملاتی مثبت و تشویقآمیز مانند «این انرژی را به ادامه روزت منتقل کن» به پایان میرسد.
این قابلیت، پیشرفت بزرگی نسبت به نسخههای اولیه داشت. در ابتدا جملات انگیزشی بسیار چاپلوسانه بودند، مثلاً «بیرون رفتن صبح زود کار آسانی نیست!» یا «تلاشت الهامبخش است!». حتی پس از یک توقف سهدقیقهای برای تنظیمات، به کاربر گفت که کار «فوقالعادهای» انجام داده است. خوشبختانه، به نظر میرسد اپل در حال تنظیم «شخصیت» این هوش مصنوعی است. صحبتهای انگیزشی اخیر کمتر چاپلوسانه شدهاند و به همین دلیل، لذتبخشترند. میتوان تصور کرد که «Buddy» در آینده تکامل بیشتری پیدا خواهد کرد.
«Workout Buddy» بیشتر از آنکه یک مربی باشد، یک همراه انگیزشی است که بینشهای شخصیسازیشدهای برای ارزیابی عملکرد به کاربر ارائه میدهد. اما پس از تجربه کار با مربی هوش مصنوعی سامسونگ در گلکسی واچ، مقایسه این دو اجتنابناپذیر است. مربی سامسونگ کاربر را وادار کرد که برای اولین بار در زندگی خود پنج کیلومتر بدود، در حالی که «Buddy» به او حس میداد که حتی یک پیادهروی ساده با سگش نیز یک دستاورد بزرگ است.
هر دوی این ویژگیها جایگاه خود را دارند. به نظر میرسد نسخه اپل برای کسانی بهتر است که اهداف ورزشیشان را میدانند و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کردهاند. در مقابل، نسخه سامسونگ برای مبتدیانی که به کمک بیشتری برای شروع مسیر تناسب اندام نیاز دارند، مناسبتر است.
اپل واچ سری ۹ با ژست «دابلتپ»، کنترل ساعت را بدون نیاز به دست دیگر ممکن ساخت. قابلیتی که به کاربر اجازه میداد با یک ضربه سریع، تایمرها را متوقف کند، تماسها را پاسخ دهد یا تمرینات را شروع کند. البته تسلط بر این ژست نیاز به کمی تمرین داشت. (برای انجام آن باید مچ دست را با یک حرکت اغراقآمیز بالا آورده و سپس انگشت شست و اشاره را سریع، اما نه خیلی سریع، دو بار به هم بزنید).
خوشبختانه، حرکت جدید «Wrist Flick» که در watchOS 26 معرفی شده، بسیار سادهتر است. کافی است کاربر به سرعت پشت مچ دست خود را از خود دور کرده و به حالت اولیه برگرداند. این ژست کاربردی به او اجازه میدهد تماسها را بیصدا کند، صدای زنگ تایمر را قطع کند، اعلانات را پنهان کند و از هر برنامهای به صفحه اصلی بازگردد. حتی یادآوریهای «وقتشه بلند شی!» را که گاهی آزاردهنده هستند، از بین میبرد. البته «Wrist Flick» فقط اعلانات را پنهان میکند، نه اینکه آنها را حذف کند، بنابراین نشانگر قرمز ناپدید میشود اما اعلان با کشیدن انگشت به پایین قابل مشاهده است. این ویژگی تنها در اپل واچهای سری ۹، ۱۰ و اولترا ۲ در دسترس است.
با اینکه «Wrist Flick» یک قابلیت عالی است، اما باید در نظر داشت که دستگاههای پوشیدنی اندروید از زمان WearOS 2 این ویژگی را ارائه دادهاند. اپل از قبل هم کنترلهای حرکتی زیادی در بخش «AssistiveTouch» خود داشت؛ از مشت کردن دست تا کج کردن مچ، که میتوانند بیشتر کارهای ناوبری ساعت را انجام دهند. با این حال، فعال کردن «AssistiveTouch» ویژگی «دابلتپ» را غیرفعال میکند. شاید بهتر بود اپل ترکیبی از این دو را ارائه میداد، مثلاً چهار یا پنج ژست حرکتی برای عملکردهای اصلی که بتوانند همراه با ورودیهای لمسی استفاده شوند.
اپل واچ در خواندن پیامها عملکردی عالی دارد، اما پاسخ دادن به آنها همیشه یک چالش بوده است. کیبورد کوچک آن تقریباً غیرقابل استفاده است و حتی ورودی صوتی نیز به دلیل دشواری در اصلاح اشتباهات، ناکارآمد به نظر میرسد. حالا، پاسخهای هوشمند با استفاده از یک مدل زبانی پیشرفتهتر، به کمک کاربر آمدهاند. این پاسخهای از پیش آماده که به صورت پیشنهاد در زیر فیلد پیام ظاهر میشوند، حالا با یک ضربه قابل ارسال هستند و هوشمندتر از همیشه عمل میکنند.
علاوه بر گزینههای همیشگی مانند «باشه» یا «ممنون»، اکنون پیشنهادات هوشمندتر و مرتبطتری مانند «باشه، بهم خبر بده» یا «چقدر عالی!» نیز ارائه میشوند. اگرچه همیشه این پیشنهادات نمایش داده نمیشوند و گاهی نیز کاملاً مرتبط نیستند، اما وقتی کار میکنند، زمان زیادی را برای کاربر صرفهجویی میکنند.
یک بهروزرسانی دیگر در برنامه Messages که از iOS 26 به ساعت اضافه شده، امکان تنظیم پسزمینههای سفارشی برای هر مخاطب (فقط مخاطبان اپل) است. باید توجه داشت که این پسزمینهها برای تمام شرکتکنندگان مکالمه قابل مشاهده خواهند بود، به شرطی که آنها نیز به iOS 26 بهروزرسانی کرده باشند. این قابلیت نه تنها ظاهر مکالمات را زیباتر میکند، بلکه به کاربر کمک میکند تا به اشتباه پیامی را به فرد نادرستی ارسال نکند.
گالری واچفیسها (Face Gallery) در بهروزرسانی جدید، اپل ظاهر برنامه «Watch» در آیفون را تغییر داده و واچفیسها را به جای نام، بر اساس دستهبندیهایی مانند «جدید»، «تمیز»، «پر از داده»، «عکسها» و «سلامت و تناسب اندام» مرتب کرده است. این یک پیشرفت ساده اما منطقی است که باعث میشود کاربران از خود بپرسند چرا از ابتدا اینطور نبوده است.
صدای تطبیقپذیر (Adaptive Sound) قابلیت جدید «صدای تطبیقپذیر» حجم صداهای ساعت را بر اساس محیط اطراف تنظیم میکند. مثلاً، صدای «پینگ» و «بیپ» در یک دفتر آرام کمتر و در یک مهمانی پرسروصدا بلندتر میشود. البته تشخیص این تفاوت برای گوش انسان دشوار است. این قابلیت به مدلهای سری ۹ و جدیدتر محدود میشود.
اسمارت استک (Smart Stack) «اسمارت استک» در نسخه جدید هوشمندتر عمل میکند و با تشخیص شرایط، یک پیام کوچک روی واچفیس نمایش میدهد. برای مثال، اگر برنامه دوربین روی گوشی باز شود، یک آیکون دوربین کوچک روی ساعت ظاهر میشود که به کاربر پیشنهاد میدهد شاتر از راه دور را باز کند. همچنین، اسمارت استک میتواند ویجتها را بر اساس عادات کاربر مرتب کند، مانند قرار دادن ویجت داروها در زمان مصرف آنها یا نمایش «شزم» هنگامی که موسیقی پخش میشود.
برنامه Notes اکنون به صورت رسمی روی اپل واچ در دسترس است. اگرچه بسیاری از کاربران شاید پیش از این متوجه نبود این برنامه نشده بودند، اما کاربرد آن میتواند بسیار مفید باشد. برای مثال، بعد از ایجاد یک لیست خرید ساده در برنامه Notes آیفون، کاربر هنگام خرید میتواند لیست را روی مچ دست خود باز کند و به راحتی موارد را تیک بزند، بدون اینکه نیاز باشد هر بار گوشی را از جیب یا کیف خود بیرون بکشد.
این یکپارچگی جدید، تجربه خرید را روانتر میکند و این سوال را به وجود میآورد که آیا الگوریتمهای پیشبینی پیشرفته اپل، در آینده Notes را بر اساس عادات کاربر در سوپرمارکت به عنوان پیشنهاد در «اسمارت استک» نمایش خواهند داد یا خیر. در حال حاضر، اگر Notes آخرین برنامهای باشد که استفاده شده، ویجت آن در بالای استک ظاهر میشود.
با نگاهی به جمینای (Gemini) کاملاً یکپارچه و مبتنی بر هوش مصنوعی در گلکسی واچ سامسونگ، تفاوت فاحش آن با سیری همیشگی اپل به وضوح دیده میشود. جمینای به کاربر کمک میکند مکانهای جدیدی را پیدا کند، کارهای پیچیده را انجام دهد و به سوالات تخصصی پاسخ دهد. اما سیری روی اپل واچ بیشتر برای کارهای سادهای مانند تنظیم تایمر، ارسال پیام یا اضافه کردن رویداد به تقویم کاربرد دارد.
وقتی از سیری پرسیده میشود «برای ناهار کجا بروم؟»، فهرستی از رستورانهایی را که کلمه «lunch» در نامشان است نشان میدهد و سپس میپرسد «کدام یک؟»، در حالی که جمینای ایدههای محلی و مرتبطی را پیشنهاد میدهد که واقعاً مفید هستند.
با وجود علاقه به دستیارهای دیجیتال، کاربر از عدم درک، هدایت اشتباه و نادیده گرفته شدن توسط سیری ناامید است. با اینکه اپل تمایلی به عرضه فناوریهای ناقص ندارد و میتوان امیدوار بود که سیری جدید در آینده بهبود یابد، اما در حال حاضر این تفاوت عملکردی کاملاً محسوس است.
تغییراتی که watchOS 26 به اپل واچ میآورد، شاید به اندازه تغییرات دیگر سیستمعاملهای اپل چشمگیر نباشد. طراحی «Liquid Glass» به اندازه آیفون فراگیر نیست و ویژگیهای جدید، پتانسیل کامل ساعت را به اندازه iPadOS 26 برای آیپد آشکار نمیکنند. همچنین، یک قابلیت اصلی و انقلابی مانند «اسپاتلایت» در macOS 26 برای مکها، در اینجا وجود ندارد.
اما این بهروزرسانیها تجربه کار با ساعت را به جلو میبرند. «Liquid Glass» زیباست و یکپارچگی بصری خوبی با سایر دستگاههای اپل ایجاد میکند. برنامه «Workout» با «Workout Buddy» بهتر شده و خلاصهای از آمار و لیستهای پخش خودکار را ارائه میدهد. پاسخهای هوشمند بهبودیافته برای «Messages» و اضافه شدن برنامه «Notes»، دو نقص مهم قبلی ساعت را برطرف کردهاند. و «Wrist Flick» یک گزینه جدید برای تعامل بدون نیاز به دست اضافه میکند و امید است که مقدمهای برای قابلیتهای بیشتر باشد. اینها همگی ارتقاهای خوشایندی برای بهترین ساعت هوشمند بازار به شمار میروند.
اگر دلتان میخواهد در اوقات فراغت کنار دوست یا شریک زندگیتان سرگرم شوید، بازیهای دونفره…
روز نهم سپتامبر (۱۸ شهریور)، تنها چند روز با رویداد مهم اپل فاصله داریم؛ رویدادی…
مقدمه؛ چرا مقایسه مکبوک پرو M3 و لنوو Legion Pro مهم است؟ بازار لپتاپ امروز…
مایکروسافت قدم بزرگی برای گیمرها برداشته و سرویس جدیدی را برای اعضای «Xbox Insiders» معرفی…
مایکروسافت در ادامه برنامه Xbox Play Anywhere و تلاش برای مستقل کردن نرمافزار ایکسباکس از…
انتخاب کارت گرافیک مناسب یکی از چالشبرانگیزترین مراحل اسمبل یا ارتقاء یک کامپیوتر است. مخصوصاً…